موسیقی یا زبان
کامپفا
رایانه و حافظه و سیستم عامل و وب و ویروس و اینترنت
موسیقی یا زبانموسیقی در آغاز همان سخن گفتن بود که در آن هر صدائی کشش خاصی مییافت – زیر و بم شدن ناپایدار اصوات بعدها اندک اندک به وضع ثابتی گرائید. تحقیقات علمی صحت این نظریه را به ثبوت رسانیدهاند. بعدها پرسش دیگری پیش آمد که پرندگان چرا نغمه پردازی میکنند؟
برای دلربائی نغمه سرائی مرغان را جزء به مغازله که به خاطر تکثیر نسل انجام میگیرد به چیز دیگر تعبیر نمیتوان کرد – انسانها هم فقط به خاطر نیایش خدایان سرود نمیخواندند بلکه عشق و علاقهای هم که به یکدیگر و جنس مخالف داشتند آنان را به اینکار تحریص و تشویق میکرد. و اما جلب مهر و محبت جنس مخالف ترانه سر دادن تنها منحصر به انسانهای اعصار اولیه نیست ترانههای ملی قرون وسطی نیز همچون ترانهها و سرودهای ملی و محلی کنونی همه و همه آوازهای عشقی هستند.
مردمی که این ترانهها را ساختهاند به کمک الفاظی که به ندرت تعقید و پرده پوشی در آن دیده میشود کوشیدهاند که یار را با خود بر سر مهر آورند. به گمان چارلز داروین، مهر ورزی و جفت جوئی مردم را بر آن داشتهاست که دست نیاز به سوی موسیقی دراز کنند و از این وسیله سحر آسا برای برآوردن حاجت خویش کمک گیرند.
پیدایش سازهای موسیقی
طبیعی ترین وسیله آواز، سینه و حلقوم طبیعی انسانی و ساده ترین وسیله ایجاد وزن، دستهای آدمی است. انسان با برهم زدن دستها وزن را نگاه داشته و نغمهها و آهنگها را همراهی میکردهاست. بعدها بشر از شاخ حیوانات و روئیدنیهایی که در دسترس داشت. سازهای بادی مانند بوق ونی اختراع کرد و با کمک حس شنوایی سوراخهایی با توجه به معتقدات نجومی و اعداد مقدس در آنها تعبیه نمود که اکنون به صورتهای گوناگون تکامل یافتهاست.
همچنین انواع طبلها و سازهای ضربی را اختراع کرد و درتکامل آنها کوشید.
در کاوشهای باستان شناسی، سازهای بادی وزهی مانند چنگ ونی را یافتهاند که تاریخ آنها به چندین هزارسال قبل از میلاد میرسد. بشر با اختراع سازها وادوات موسیقی از الحان و نواهایی که در ذهن اوحالت مطبوع و دلپذیر ایجاد میکرد، تقلید نموده و پیوسته درراه تکامل آن گام برداشتهاست
فهرست برخی از برترینهای موسیقی تاریخ به انتخاب مجله رولینگ استون
بار دیگر رولینگ استون یک نظرسنجی و لیست دیگر رو کرده. این مجله که هر چند وقت یک بار چنین لیستهای جالبی منتشر میکند و پیش از این صد گیتاریست برتر، ۵۰۰ آهنگ برتر، صد آلبوم برتر، صد گیتار سانگ برتر، بهترین ملودیهای گیتار و... را در نظرسنجی از موزیسینها، کارشناسان و موسیقی دوستان انتخاب کرده بود، حالا دست به انتخاب صد خواننده برتر تاریخ زدهاست. البته توقع نداشته باشید که در این لیست نام امثال پاواروتی را ببینید. این لیست بیشتر به خوانندگان سبکهای پاپ، راک، کانتری، سول، هیپهاپ و... اختصاص دارد و کمتر خوانندگان جز و غیره در آن به چشم میخورند.
در این نظرسنجی آرتا فرانکلین خواننده دهه ۶۰ میلادی به عنوان بهترین خواننده تاریخ انتخاب شدهاست. پس از او ری چارلز خواننده نابینا و سیاه پوست در رتبه دوم ایستادهاست. الویس پریسلی جوانی که به عنوان راننده کامیون از روستاهای آمریکا به شهر آمد و استعدادش کشف شد، به عنوان سومین خواننده دست یافتهاست. نفر بعدی سم کوک خواننده دهه ۵۰ میلادی است که در سال ۱۹۶۴ از دنیا رفت. مغز متفکر بیتلها در رتبه پنجمین خواننده برتر ایستادهاست و پس از او ماروین گای و باب دیلن قرار دارند و تاپ تن لیست با اوتیس ردینگ، استیوی واندر و جیمز براون بسته میشود.
مهم ترین افراد لیست صد تایی برترینهای موسیقی تاریخ از این قرار است:
پل مک کارتنی
لیتل ریچارد
رابرت پنت (لدزپلین)
میک جگر (رولینگ استونز)
تینا ترنر
فردی مرکوری (کوئین)
باب مارلی
جانی کش
دیوید بووی
ون موریسون
مایکل جکسون
هنک ویلیامز
جنیس جاپلین
تینا سیمون
پرینس
بونو (یوتو)
ویتنی هیوستن
بروساسپرینگزتین
نیل یانگ
التون جان
جف باکلی
چاک بری
کرت کوبین
جیم موریسن
بانی ریت
مادی واترز
پل راجرز
کریستینا آگیلرا
راد استیوارت
بیورک
اکسل رز(گانزن روزز)
توم یورک(ریدیوهد)
جری لی لوئیس
دالی پارتون
جیمز تیلر
ایگی پاپ
مرلهاگارد
ماریا کری
جان لی هوکر
تام ویتس
پیت بول
آرت گارفانکل
دان هنلی(ایگلز)
ویلی نلسون
اینی لینکس
بی بی کینگ
جو کوکر
استیوی نیکس(فلیت وودمک)
استیون تایلر (اروسمیت)
مری جی بلابژ
صدا
صدا یا صوت از انواع انرژی است که از تحرک ذرات ماده بوجود میآیند به این گونه که یک ذره با حرکت (برخورد) خود به ذرهای دیگر ذرهٔ دیگر را به حرکت در میآورد و به همین ترتیب است که صوت نشر مییابد. صدا ارتعاشیست که توسط حس شنوایی انسان درک میشود. ما معمولاً اصواتی که در هوا حرکت میکنند را میشنویم ولی صدا میتواند در گاز، مایع و حتی جامدات نیز حرکت کند.صدا ص َ (ع اِ) ۞ معرب «سدا» است ۞ و آن آوازی باشد که در کوه و گنبد وامثال آن پیچد و باز همان شنیده شود و در عربی نیز همین معنی را دارد .
سرعت صوت در جامدات بدلیل تراکم زیاد مولکولها، بیشتر از مایعات و در مایعات نیز بیشتر از گازها است. صوت بر خلاف امواج دیگر مانند نور و گرما فقط در محیطی نشر مییابد که ماده وجود داشته باشد و این بدین معناست که اگر بر سطح ماه (که هوایی وجود ندارد) انفجاری روی دهد شما هیچ وقت صدای آنرا نمیشنوید. از واحد دسیبل نیز برای اندازه گیری شدت صوت استفاده میکنند. محدودهٔ شنوایی انسان بین ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز میباشد.
خصوصیات صدا
ویژگیهای صدا عبارتند از بسامد، طول موج، دامنه و سرعت
بسامد و طول موج
بسامد تعداد تغییرات فشار هوا در هر ثانیه در یک نقطه ی ثابت است که موج صدا در حال گذر از آن میباشد. یک چرخه ی نوسانی ساده در یک ثانیه برابر با یک هرتز است. طول موج برابر فاصله ی بین دو قله ی متوالی بوده که موج در مدت زمان یک چرخه ی نوسانی آنرا طی میکند.
سرعت صوت
سرعت انتشار صوت بستگی به نوع، دما و فشار محیطی که صوت در آن منتشر میشود دارد. در شرایط طبیعی از آنجایی که هوا تقریباً بصورت یک گاز کامل رفتار میکند سرعت صوت وابسته به فشار هوا نخواهد بود. در هوای خشک در دمای 20 درجه ی سانتیگراد سرعت صوت حدوداً 343 متر در ثانیه یعنی حدوداً یک متر در هر 3 هزارم ثانیه است. سرعت صوت همچنین وابسته به بسامد و طول موج است. بنابراین یک صوت 343 هرتزی طول موج یک متر خواهد داشت.
واژهٔ «صدا»، معرب (عربیشدهٔ) «سدا»ی پارسی است.
نواک
نواک یا ارتفاع صوت زیروبمی صدا است. در موسیقی به معنای درکی است که گوش شنونده از بسامد یا زیر و بم بودن نتها دارد. در جهان معمولا صدای با فرکانس بیشتر (مانند صدای زنان) را بالا و صدای با فرکانس کمتر (مانند صدای مردان) را پایین مینامند اما در فارسی زیر (=پایین) و بم (بام=بالا) به عکس آن به کار گرفته شدهاند.
موسیقی در جهان اسلام
از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی در جهان اسلام نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
تاریخچه
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است.
موسیقی در بغداد
در بغداد، خلفای عباسی چون هارونالرشید و مأمون از موسیقی حمایت مینمودند، در زمان متوکل و منتصر همچنان موسیقی در دربار خلافت رونق داشت. در این دوره بسیاری از موسیقیدانان برجسته چون ابنطاهر خزائی، قریص جراحی، جحظه برمکی جذب دستگاه خلافت شدند.
موسیقی ایرانی
ایران و عربستان در موسیقی بسیاری از سازها و امور را از یکدیگر وام گرفتهاند. بسیاری از موسیقیدانهای بغداد، ایرانیتبار بودند، از جمله سرخسی، زکریای رازی، رودکی و راتبه نیشابوری.
موسیقی اسپانیای مسلمان
در اسپانیای مسلمان، در دوران فرمانروایی امویان اندلس از موسیقی حمایت بسیاری به عمل آمد. مدارس بسیاری برای پرورش دختران آوازهخوان بنیاد نهاده شد؛ بسیاری از این دختران وارد دربار حکمرانان اموی اندلس میشدند؛ بزرگترین خنیاگر اندلس عباس بن نسائی بود. نظام موسیقایی در اندلس همان نظام عربی رایج در شرق بود که بر گامهای فیثاغورس مبتنی بود.
موسیقی در نزد ترکان مسلمان
ترکان سلجوقی، دوستداران موسیقی بودند. خنیاگر سنجر، کمالالزمان از نزدیکان دربار او بود. محمود غزنوی، فرخی سیستانی را در دربار خود داشت که چنگ نیکو مینواخت و به ستایشگری میپرداخت.
دیدگاه اسلام به موسیقی
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است.
قفندر
از پیامبر اسلام نقل شده است که «شما را از بازی دف، ساز و نی، نرد و دایره و طبل و تنبور باز میدارم.» در چند روایت از امام صادق این مضمون رسیده است: «در منزلی که چهل روز تار و تنبک (آلات موسیقی) به کار رود، خداوند شیطانی را به نام قفندر بر آن مسلط می کند و او به تمام اندام صاحب خانه می نشیند و در او می دمد، پس از آن، حیا و غیرت از او برداشته می شود، به گونه ای که برایش مهم نیست هرچه درباره اش بگویند و هرچه با ناموسش انجام دهند.
برخی مسلمانان نواختن و شنیدن موسیقی غنایی، و آموختن و دادوستد ساز به نیّت اجرای «موسیقی غنایی» را حرام میدانند، که برای برخی این تحریم شامل بخش بزرگی و برای برخی بخش بسیار کوچکی است. «موسیقی غنایی» به موسیقیای گفته میشود که مستمع به حالی درآید که قدرت تعقّل از او سلب شده و احساسات بر او به گونهای مستولی شود که نداند چه میاندیشد و یا چه میکند. تشخیص موسیقی غنایی به عهده فرد مستمع است. بسیاری از فقها بجز موسیقی غنایی را حلال و جایز میدانند که بخش بزرگی از موسیقی را شامل میشود. امروزه در رادیوهای ایران و از جمله رادیو نوا موسیقی و ترانه جایگاه فاخری دارد.
موسیقی در جمهوری اسلامی ایران
در جمهوری اسلامی از همان ابتدا میتوان گفت موسیقی اسلامی پدیدار شد و خود انقلاب اسلامی ایران باعث سراییدن ترانهای اسلامی و انقلابی شد. نادر طالب زاده از کارگردانهای مطرح جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه ای بیان کرده است که: انقلاب با موسیقی شروع شد از اولین ترانهای انقلابی و اسلامی میتوان به ترانه ی خمینی ای امام و برخیزید ای شهیدان اشاره کرد.
موسیقی اسلامی در انقلاب اسلامی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.
۱-انقلابی - ۲-عاشورایی - ۳-تشویق برای کسب علم در جهت رونق گرفتن نهضت سواد آموزی-۴- شهدای انقلاب اسلامی- ۵ - وحدت- ۶-حماسی
نمونه های از این تقسیم بندی میتوان به ترانهای ، خلبانان ، در عشق زنده بايد ،حسين كه بود ،قلم بردار ،گلستان وطن،هفته ي وحدت، طلُبوا العلم ، تحصيل علم ،پيروزي ،اُخو بولبول، جالاندئ ،نه قدرقیر میزیدیر ، یوموروخلاری ،عاشيق ،نور النبي اشاره کرد.
موسیقی سنتی ایرانی
موسیقی سنتی ایرانی، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بودهاست امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیسا» و «رامتین» اشاره کرد.
ردیف
موسیقی ردیف دستگاهی امروز ایران از دورهٔ آقا علیاکبر فراهانی (نوازندهٔ تار دورهٔ ناصرالدین شاه) باقی ماندهاست. آقا علی اکبر فراهانی بهواسطهٔ میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برای نشر موسیقی ایرانی به دربار دعوت شد. سپس این موسیقی توسط آقا غلامحسین (برادر آقا علیاکبر) به دو پسر علیاکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی باستانی ایران امروزه مورد استفادهتر و معروفتر است، دستهبندی موسیقی توسط این دو استاد در قالب مجموعه نواختهها و آموزش هایشان است که به نام «ردیف موسیقی» نامیده میشود.
ردیف در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژهٔ رپرتوار در موسیقی غربی هممعنی است. یک مجموعهٔ ردیف، مجموعه مثالهایی موسیقایی از هر کدام از گوشههای یک دستگاهاست که بیانگر نسبت نتهای مورد استفاده در آن گوشه و حال و هوای احساسی آن است.
گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهٔ زند و اوایل سلسلهٔ قاجار آغاز شدهاست. یعنی در اوایل دورهٔ قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیف دستگاهی شد و جای مقامهای چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.
از اولین راویان ردیف میتوان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیفهایی که اکنون موجودند شامل ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقاحسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عالی علی اکبر شهنازی، ردیف موسی معروفی، ردیف دوامی، ردیف طاهرزاده، ردیف محمود کریمی، ردیف سعید هرمزی، ردیف مرتضی نیداوود و... هستند. امروزه، ردیف میرزا عبدالله، ردیف صبا، ردیف شهنازی و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده میشوند.
دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیای از پردههای مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست و معمولاً بدین شیوه ارائه میشود که از درآمد دستگاه آغاز میکنند، به گوشهٔ اوج یا مخالف دستگاه در میانهٔ ارائه کار میرسند، سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارائهٔ تصنیف و سپس رِنگی اجرای خود را به پایان میرسانند. موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارتاند از:
دستگاه شور
دستگاه سهگاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه نوا
دستگاه راستپنجگاه
آواز
آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظر است که میتوان آنرا دستگاه فرعی نامید. آواز از نظرفواصل با دستگاه مورد نظر یکسان یا شبیه بوده و میتواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. بهطور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظر بگیریم، دارای نت شاهد و ایست ((ر)) میباشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش میکند و در نهایت روی همان نت میایستد. بهطور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش، روی ایست دستگاه اصلی (در اینجا شور) باز میگردد. آوازهای متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارتاند از:
آواز ابوعطا، متعلق به دستگاه شور (درجه دوم)
آواز بیات ترک (بیات زند)، متعلق به دستگاه شور، (درجه سوم)
آواز افشاری، متعلق به دستگاه شور، (درجه چهارم)
آواز دشتی، متعلق به دستگاه شور، (درجه پنجم)
آواز بیات اصفهان، متعلق به دستگاه همایون، (درجه چهارم)
تاریخچه موسیقی ایرانی
از مهمترین مُهرنگارههای خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "تپه چغامیش" دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که "آواز" میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزادهای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی "پوزوز این شوشیناک" در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانههایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشته است و این ساز از ساختههای ایرانیان است. ما، نگارهای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی "شوکال ماه هو" و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یک کنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونهها در سراسر ایران بسیار دیده شده است. ما به یاری باستان شناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد، تار نواخته میشده است. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شده است.
پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنان که بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.
اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروف نویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از«موسیقی ایران باستان» و یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه بخوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی بخوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴-۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بطور مشهود، اطلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقیمانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، میباشند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت» ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست.
از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی که به «امپراطوری پارسی» نیز معروف است، موسیقی نقش مهمی بخصوص در محاکم دادگاهی داشتهاست. او میگوید که وجود موسیقی برای مراسم مذهبی پرستش خداوند، بسیار ضروری بودهاست. بعدها یعنی پس از ابلاغ دین پیامبر زرتشت، میترا، شخصی که بعنوان "داواً یک خدای دروغین یا شیطان و همچنین بتان دیگر بیشتر و بیشتر مقبول واقع شدند.
اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان میباشد. فارسی (فارسی) زبان مورد استفاده در دادگاهها بهمراه زبان پهلوی، زبان رسمی دوران امپراطوری ساسانی (۶۴۲-۲۲۴ میلادی) بوده و در برگیرنده اکثریت همان کلمات و همان گرامر زبان پهلوی بودهاست. بنابر این کلمه مورد استفاده برای موسیقی در دوران ساسانی و در دوران ناب فارسی معاصر در واقع کلمه 'خنیا میباشد. اگر چه اصلیت مدل موسیقی ایرانی هنوز نامشخص است، تحقیقات باعث آشکار شدن جوانب جدیدی از آن شدهاست. باربد که یکی از موسیقی دانان دادگاه امپراتوری ساسانی بود، اولین سیستم موزیکال خاور میانه که با نام سلطنتی خسروانی شناخته میشود را ابداع نموده و آن را به شاه خسرو (خسروان) تقدیم نمود. همچنین بسیاری از نامهای فعلی مدهای موسیقی، در موسیقی سنتی ایران نیز وجود داشتهاند،»دستگاهها از زمانهای باستان زبان به زبان به امروز رسیدهاند، اگرچه بسیاری از مدها و ملودیها احتمالاً بدلیل تهاجم اعراب که موسیقی را بعنوان مسئلهای غیر اخلاقی میدانستند، از بین رفتهاند.
موسیقی سنتی ایرانی نوعی بدیهه گویی بوده و اساس آن یک سری از مدلها قیاسی است که باید حفظ شوند. هنر آموزان و استادان دارای ارتباطی سنتی بودهاند که این ارتباط در قرن بیستم و به موازات حرکت تعلیم موسیقی به دانشگاهها و هنرستانها رو به زوال نهادهاست.
یک نمایش مرسوم این موسیقی، از «پیش درآمد» (مقدمه اولیه)، «درآمد» (مقدمه)، «تصنیف» (آهنگ، وزن دار بهمراه آواز خواننده)، «چهار مضراب» (وزن دار) و تعداد انتخابی «گوشه» (حرکات) تشکیل میشود. بصورت غیر مرسوم، این قسمتها را میتوان تغییر داده و یا حذف نمود. با نزدیک شدن به پایان دوره صفویه (۱۷۳۶-۱۵۰۲)، نواختن گوشههای پیچیده ۱۰، ۱۴ و ۱۶ ضرب متوقف گردیدند. امروزه قطعات در حالت ۶ یا حداکثر ۷ ضرب نواخته میشوند که مایه تاسف است. بسیاری از ملودیها و مدهای این موسیقی در مقامها ترکی و موسیقی عربی میشوند. تفصیل اینکه باید بصورت مشخص اظهار کنیم که اعراب پس از تهاجم به امپراطوری ایران، سرزمینهای تسخیر کرده را با نام «جهان اسلام» معرفی نمودند. اگر چه اکثر حاکمان عرب فعالیتهای مرتبط با موسیقی را ممنوع اعلام کردند، دیگران به موسیقی دانان ایران دستور دادند که قطعاتی را به صورت کتاب تصنیف کنند که به عربی آن را «کتاب موسیقی کبیر» بمعنای کتاب فراگیر موسیقی میخواندند. بیش از تاثیرات امپراطوری ساسانی، این دلیل دیگری بر این واقعیت است که ملودیهای موسیقی سنتی ترکیه، سوریه، عراق و مصر شامل اسامی مقیاسها و مدهای ایرانی هستند.
در طول تاریخ؛ موسیقی سنتی بیشتر با صوت در ارتباط بودهاست. و حتی سرایندگان نقشی اساسی را در خلق و اجرای آن داشتهاند: او تصمیم میگیرد چه حالتی جهت ابراز مناسب بوده و اینکه چه دستگاهی مرتبط به آن است. در خیلی از موارد، سراینده مسئولیت انتخاب شعری که باید با آواز خوانده شود را نیز برعهده دارد. چنانچه برنامه نیاز به یک خواننده داشته باشد، خواننده باید با حداقل یک آلت بادی یا سیمی و حداقل یک نوع آلت ضربی همراهی گردد. البته میتوان یک مجموعه از آلات موسیقی را یکجا داشت ولی سراینده اصلی نقش خود را ابقاء نماید. زمانی لازم بود که نوازندگان خواننده را با نواختن چندین قطعه بصورت تکی همراهی کنند. بصورت سنتی، موسیقی در حال نشسته و در محلهای مزین شده به پشتی و گلیم نواخته میگردید. گاهی در این محلها شمع روشن میکردند. گروه نوازندگان و سراینده نوع دستگاه و اینکه کدام گوشهها اجرا شوند را با توجه به شرایط زمانی و مکانی و... مشخص مینمودند.
قبل از حمله اعراب، ملودی هائی که در آن نغمه هائی از "اوستا کتاب دینی پیامبر زرتشت مذهب مازدین، زمزمه با نواخته میشد که با آن حال و هوا همخوانی داشت. واژه «گاه» دو معنی دارد: در زبان پهلوی هم بمعنای «گاث» (عبادت کننده اوستائی) و همچنین «زمان». حالات «یک گاه، دو گاه، سه گاه چهار گاه، پنج گاه، شش گاه و هفت گاه» را جهت بیان داستان هائی کاثها از یک تا هفت زمزمه مینمودند. اخیراً کشف شده که حالت «راست» (ادبی. حقیقت) جهت بیان داستان هائی در خصوص افراد یا کارهای درستکار و «شکسته» (ادبی. شکسته) برای بیان داستانها در باره خطا کاران استفاده میشدهاند. حالت «همایون» در هنگام نماز صبح اجرا میگشت. اکثر این حالتها، بجز احتمالاً «شش گاه» و «هفت گاه» هنوز در سیستم امروزی مورد مصرف دارد. علیرغم وجود این شواهد، نوازندگان هنوز تمایل به نسبت دادن مستقیم معنی «گاه» به «زمان» یا «مکان» حرکت یک آلت موسیقی دارند.
هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلط ایران پذیرفته گردید، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و بعدها دلسرد کردن مردم از زمزمه ادعیه مازدین در این مدها بود. موسیقی سنتی تا قرن بیستم در دادگاهها نواخته میگردید. در زمان حکومت اسلامگرایان افراطی قرون وسطی، موسیقی بصورت مخفیانه نواخته میشد.
شایان ذکر است که چند تحرک احتمالاً باستانی محسوب نشده و فقط خیلی قدیمی هستند. همانگونه که در طول تاریخ سابقه داشت، موسیقی سنتی ایرانی به عملکرد خود بعنوان ابزاری روحانی ادامه داده و کمتر بعنوان وسیله تفریح به آن نگاه میشد. آثار موسیقی امکان تغییر گسترده از آغاز تا پایان و معمولاً بصورت تغییر بین قطعات پایین، تفکری، نمایش پهلوانی نوازندگی با نام تحریر را داشتند. تعامل متون مذهبی بعنوان غزل جایگزین غزلهای بزرگی گردید که توسط شاعران صوفی قرون وسطی خصوصاً حافظ و جلال الدین رومی سروده شده بودند. علاوه بر این موسیقی ایرانی دریافتی از دردها رنجها خوشیها یک تمدن چندین تکهٔ یک پارچهاست که امروزه بسیاری از یادبودهای آن مانند گوشه ها (حسینی جامه دران شبدیز...)گواه این مدعاست.
تاریخ موسیقی ایران
تاریخ موسیقی ایران نگاهی است به موسیقی در فلات ایران و مناطق همجوار آن که از نظر فرهنگی دارای سابقهٔ مشترکی هستند. این پژوهش از دوران پیش از تاریخ و دوران باستانی آغاز شده و با گذر از مراحل مختلف و عبور از نقاط عطف تاریخی به زمان حال میرسد. با بازبینی این مساله، میتوان سیر تاریخی هنر موسیقی را در ایران مشاهده کرد.
موسیقی ایران را میتوان از لحاظ تاریخی به دو دورهٔ بزرگ باستانی و اسلامی تقسیم نمود؛ در عین حالی که هردوی این دورهها میتوانند به بخشهای کوچکتری تقسیم شوند.
دوران باستانی
دوران پیش از اسلام یا دوران باستانی مربوط به زمان قبل از حملهٔ اعراب به ایران است. این دوران، خود به دورههای کوچکتری از سلسلههای ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی بخشبندی میشود. بخشی نیز مربوط به قبل از این سلسلهها در تمدن عیلام و بخشی در زمان پیش از تاریخ یا اساطیری است. به علت تاثیر متقابل موسیقی شرقی در دوران باستان، موسیقی ایرانی یا موسیقی شرقی میتواند مشترکات بسیاری با موسیقی هند، ترکیه و عراق داشته باشد.
عصر اساطیری
عصر اساطیری به دوران پیش از تاریخ برمیگردد. به علت قدمت زیاد، دادههای کمی از این دوران موجود است. از نظر باستانشناسی، مُهر یا نشان ِ چُغامیش جزء معدود آثاری است که مربوط به این دوران است. در مورد این دوران میتوان به شاهنامهٔ فردوسی نیز رجوع کرد که در آن از ساخت ساز و علاقهٔ شخصیتهای باستانی و اساطیری نسبت به سازهایی چون سُرنا صحبت شده است. تقاطعِ شعر فردوسی و نظر ابن خردادبه نیز قابل ذکر است که یکی نای سفید را به منوچهر و افراسیاب نسبت داده و دیگری نای سفید را ساختهٔ کردها و در عوض نای سیاه را از ایرانیان میداند.
پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنانکه بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.
این دوره که از هشت قرن قبل از میلاد تا قبل است شواهد بسیاری از جمله سنگها و سطوح حکاکی شده کتابها و دست نوشتهها را با خود به همراه دارد. مهمترین اثر یافت شده ر مورد موسیقی این دوره مهر چغامیش میباشد که متعلق به ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد است. برای بررسی این دوره باید اثر تمدنهایی چون بابل و آشور و ایلام را - که متاسفانه چیز زیادی از انها باقی نمانده - مورد بررسی قرار داد. اما شواهد اندک پیدا شده نیز خود صحت وجود موسیقی را در این دوره تصدیق میکند. به طوری که ساخت سازهای سنتور و تنبور را به این دوره نسبت دادهاند.
دوره ایلامیان
اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروف نویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از«موسیقی ایران باستان» و یا بعبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه بخوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، بندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی بخوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴-۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بطور مشهود، اطلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقی مانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، میباشند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت»(بربط؟) ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست. "مهر چغامیش"در تپه چغامیش در نزدیکی دزفول کشف شده است. کهن ترین هم نوازی جهان که نمایانگر وجود ارکستر بانوان در آن منطقه است. نقش برجستهٔ دیگری به نام "کول فرح"(کول فرعون) که سه موسیقی دان در مراسم مذهبی تقدیم قربانی به خدایان نشان میدهد که یکی دف و دو نفر دیگر چنگی با نام "ون" مینوازند.
مادها
دادهها در مورد موسیقی در زمان حکومت ماد، آنقدر ناکافی است که جز گفتارهای هرودوت* مورخ یونانی سندی نتوان یافت؛ که او هم از نیایشهای آوازگونهٔ مغها بدون همراهی ساز سخن میگوید. همین مسئله را در نیایشهای زرتشتیان نیز شاهد هستیم که متون شعرگونهٔ گاتها را با آهنگ میخواندند. مهمترین موسیقی آن دوران نغمات موسیقایی گات بودهاست.
هخامنشیان
از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی که به «امپراطوری پارسی» نیز معروف است، موسیقی نقش مهمی بخصوص در محاکم دادگاهی داشتهاست. او میگوید که وجود موسیقی برای مراسم مذهبی پرستش خداوند، بسیار ضروری بودهاست. بعدها یعنی پس از ابلاغ دین پیامبر زرتشت، میترا، شخصی که بعنوان "داواً یک خدای دروغین یا شیطان و همچنین بتان دیگر بیشتر و بیشتر مقبول واقع شدند.
اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان میباشد. در این دوره سه نوع موسیقی رزمی، بزمی و مذهبی وجود داشته است که موسیقی رزمی آنها در هنگام جنگهای هخامنشیان اجرا می شده است. از سازهای آنها به کرنای فلزی طویل میتوان نام برد که نمایانگر عظمت و گسترش موسیقی رزمی در دوران هخامنشیان بوده است. از موسیقی مذهبی هخامنشیان که در مراسم مذهبی زرتشتی اجرا می شده است میتوان به سازهای شبیه به "سنج" (ساز کوبهای) اشاره کرد.
در کنار نغمات گاتها نوع دیگری از موسیقی با نام موسیقی رزمی و همچنیم موسیقی بزمی در این دوره ساخته شد. طبلهای این دوره جنگجویان را با انگیزه به میدانهای نبرد راهی میکردند و تنبورها و نیها از انها در جشن پیروزی به گرمی استقبال میکردند.
یکی از خط و زبانهای هفتگانه آن دوران که عامهٔ مردم آن را بلد بودهاند، احتمالاً موسیقی بوده و آوازهایی از قبیل سوگ سیاوش را با آن خط و زبان میخواندند. اما از این دوران اطلاعات دقیقی در دست نیست. البته سرودهای مذهبی گاتها بهگونهای موزون بهصورت آواز خوانده میشده ولی در مذهب قدیم ایرانی، موسیقی دارای اهمیت چندانی نبودهاست. ولی موسیقی غیرمذهبی به صورت رقص و آواز رایج بودهاست.
اشکانیان
در این دوره موسیقی جدیدی در ایران پدید آمد. در این دوره موسیقی آزاد و مردمی شد و از بند دولت و دربار گریخت. در این دوره افرادی چون: بخشیها در خراسان یا گوسانها در تمامی مناطق ظهور کردند.
ساسانیان
علاقه شاهان ساسانی به موسیقی، از روایات تاریخ نویسان و از روی نقوشی که بر روی ظرفهای سیمین کنده کاری شده و از موزاییکهای پیدا شده در بیشاپور کازرون و گچ بریهای یافت شده در ری و نقوش برجسته، کاملا نمودار میباشد.
نقش یکی ازموزاییکهای نفیس پیدا شده در ویرانههای بیشاپور کازرون در سال ۱۳۱۹ یک زن نوازندهای است که نشسته و چنگ در دست دارد. در میان سینیهای سیمین که از زمان ساسانیان یافته شده، در یک سینی پیکر پادشاهی دیده میشود که بر تختی نشسته و در برابر وی نی زن و چنگ زنی خنیاگری میکنند. سینی دیگری هم هست که زنی بر اژدهایی نشسته و نی میزند. در یک بشقاب بزرگ نقره، شاه بر تختی نشسته و چنگ زنی و نی زنی در برابر وی مشغول نواختن هستند. در نقوش برجسته طاق بستان کرمانشاه که منظره شکار گاهی حجاری شده، در یک مجلس نقش چند دختر چنگ زن که در قایق نشسته و در دنبال شاه که بر روی مردابی مشغول شکار است، در حرکت و به نوازندگی چنگ مشغولند.
اردشیر پاپکان طبقات مختلف موسیقیدانها را نیک میشناخت و برای هریک قانون مخصوصی وضع کرده بود. انوشیروان در رعایت قانون و حقوق هنرمندان سعی آشکار داشت و بهرام گور خود چکام سرایی چیره دست بود. بهرام گور زیادی از این هنرپیشه گان و موسیقی دانان را به نام لولی از هندوستان خواست و در نقاط مختلف کشور پراکنده ساخت. عصر طلایی موسیقی ساسانیان را دوره سلطنت خسرو پرویز باید دانست. موسیقی در زمان وی به نهایت درجه ترقی خود رسید و تشویقهای خسرو پرویز از صاحبان ذوق و دادن جایزه زیاد، این صنعت در آن زمان رواج کامل یافت و موسیقیدانهای مشهوری مانند نکیسا و باربد به وجود آمدند که در خنیاگری و رامشگری شهره آفاق شدند. با تشویق و حمایت دربار ساسانی از موسیقیدانها، مردم نیز بتدریج علاقمند به موسیقی شدند، بطوریکه در این دوره موسیقیدانان از رفاه و احترام بسیاری برخوردار بودند. نام اولین موسیقیدان بزرگ ایرانی از قبیل باربد، نکیسا، بامشاد و رامتین نیز از همان زمان برای ما به یادگار ماندهاست. همچنین نام بسیاری از الحان سازنده موسیقی و سازهای آن زمان.
در کتاب پهلوی خسرو پسر قباد طویلی از سازهای دوران ساسانیان گرد آوری شده که میتوان کم و بیش کامل دانست:
عود معمولی، عود هندی (وین)، بربط، چنگ، نوعی از چنگ (اندروای)، تنبور، تنبور بزرگ از مس، تنبور کوچک (دنبالک)، طبل کوچک (چمبار)، سنتور (کنار)، زنگ، نای، قره نی، مار، تاس و چند آلات موسیقی دیگر که تشخیص آنها مشکل است مانند زنجیر، تیر سپر، شمشیر، مشتک، رسن، وندق، شیشک، کپیک
مسعودی در مروج الذهب نام سازهایی را که در ایران باستان به کار رفتهاست میشمرد و چنگ و نی و عود و بربط و سرنأی را از ایرانیان میداند و گوید که بنیاد پردهها و آهنگهای موسیقی و هفت سرود خسروانی را ایرانیان نهادهاند. مسعودی در مروج الذهب مینویسد:مردم خراسان چنگ را به کار میبردهاند و مردم طبرستان و دیلمستان رباب را بیشتر میپسندیدند.
تنظیم هفت ساختار مقامی معروف به خسروانی
تنظیم و سازماندهی سیستم موسیقایی یعنی هفت ساختار مقامی معروف به خسروانی و سی مقام اشتقاقی و سیصد و شصت ملودی در دوره ساسانی انجام شد. شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بودهاست. امروزه به درستی معلوم نیست که این مقامها و آهنگها چه بودهاند؛ اما نامهای بعضی از این آهنگها توسط نویسندگان دورهٔ اسلامی ذکر شده؛ نامهایی چون کین ایرج، کین سیاوش که شاید اشاره به حوادث تاریخی داشتهاند و اسامی چون باغ شیرین و باغ شهریار که شکوه دربار را نشان میداد، و نیز اسامی چون سبز بهار و روشن چراغ را بکار میبردند. اما دربارهٔ آن آهنگسازیها اطلاعات درستی در اصول نظری آن دوران وجود ندارد.
حمله اعراب
قبل از حمله اعراب، ملودیهایی که در آن نغمه هائی از اوستا بنام مازدین نواخته میشد که با آن حال و هوا همخوانی داشت. پس از حمله اعراب بسیاری از مدها و ملودیها بدلیل تهاجم اعراب که موسیقی را بعنوان مسئلهای غیر اخلاقی میدانستند، از بین رفتند. هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلط ایران پذیرفته گردید، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و بعدها دلسرد کردن مردم از زمزمه ادعیه مازدین بود. موسیقی سنتی تا قرن بیستم در دادگاهها نواخته میگردید. در زمان حکومت اسلامگرایان افراطی قرون وسطی، موسیقی بصورت مخفیانه نواخته میشد. اگر چه اکثر حاکمان عرب فعالیتهای مرتبط با موسیقی را ممنوع اعلام کردند، دیگران به موسیقی دانان ایران دستور دادند که قطعاتی را به صورت کتاب تصنیف کنند که به عربی آن را «کتاب موسیقی کبیر» بمعنای کتاب اعظم موسیقی میخواندند. رهبران مذهبی اسلام در آغاز موسیقی را تحریم کرده و مایه فساد و بیهودگی میدانستند. اما در زمان عباسیان که به سبک ساسانیان دربار خویش را اداره میکردند، جنبههای دنیوی و غیردینی موسیقی افزایش یافت و موسیقی رونق تازهای یافت؛ بعضی بزرگان موسیقی این دوران عبارتند از: ابوالفرج اصفهانی، عبدالقادرمراغی، قطب الدین محمود شیرازی، حکیم ابونصر فارابی و صفی الدین ارموی.
دوره صفوی
در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتاد. موسیقی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایشهای دراماتیک و نیز توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت.
چهرههای موسیقی ایرانی
تاریخچه
در ایران باستان هنگام برآمدن و فرو رفتن خورشید گروهی به نواختن طبل و کوس و کرنا میپرداختند. در اوستا بخش یسناها آمده که پزشکان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان میکردند. در آن دوران سه نوع موسیقی آئینی (دینی)، بزمی و رزمی مرسوم بودهاست، همچنین در جشنهای طبیعت و روزهای تاریخی و ملی نواها و موسیقی ایرانی ویژهای اجرا میشد. در دوران هخامنشیان سرودها و ترانههایی به نام هوره در جنگها و جشنها اجرا میکردند که امروزه در ایلام و سرزمینهای غرب ایران با همین نام رایج است. در دوران ساسانیان به ویژه بهرام گور و خسرو پرویز موسیقیدانهایی زیر نظر وزیر دربار خرم باش کار میکردند. در جشنهای بزرگ، این نوازندگان و خنیاگران نواها و آهنگهای گوناگون اجرا میکردند. در شاهنامه آمده بهرام گور تعداد ده هزار لوری (خنیاگر) از هند برای شادی و پایکوبی مردم به ایران آورد.
نبد هیچ مانند بهرام گور به داد و بزرگی و فرهنگ و زور
موسقیدانان ایران باستان
مشهورترین موسیقیدانهای این دوران قبل از اسلام به شرح زیر بودند
باربد
سرکش
رامتین
بامشاد
آفرین
نکیسای چنگ نواز
باربد برای هر روز هفته نوایی ساخت که به هفت خسروانی معروف است. همچنین برای هر روز ماه سی لحن یا سی دستان و برای ۳۶۰ روز سال غیر از پنجه دزدیده، ۳۶۰ آهنگ یا ۳۶۰ دستان را ساخت. آهنگ جامه دران که در ردیف موسیقی ایرانی است از ساختههای نکیسا است که با چنگ نواختهاست. دستان دیگری به نام دستگاه راست است که باربد آن را ساخت و امروز جز دستگاههای هفتگانه موسیقی ایرانی است، همچنین باید به آهنگها و دستان نوروز بزرگ، آرایش خورشید، ماه بر کوهان (ماه بالای کوهسار)، کین ایرج، سوگ سیاوش و گنج باد، گنج کاووس، تخت تاقدیس، فرخ روز، سوگ شیدیز و باغ شیرین اشاره کرد.
موسیقی رمانتیک
موسیقی دوره رمانتیک
هر دورهای از تاریخ موسیقی همیشه دارای دو مفهوم است: اول مشخص کردن سبکهای به خصوصی از موسیقی، دوم تعیین کردن دورههای به خصوصی که در آن این سبکها جریان دارند. برای مثال صفت کلاسیک در مفهوم رایج آن به سبک آثار هایدن، موتسارت، بتهون و هم چنین به دوره زمانی که این سبکها در آن جریان داشتهاند یعنی سالهای ۱۷۷۰ تا ۱۸۳۰ گفته میشود. بنابراین با شناخت از موسیقی و زمانی که آهنگساز در آن میزیستهاست، میتوان حدود به وجود آمدن یک سبک را معین کرد، ولی گاهی هم تشخیص دقیق حدود مشکل است.
واژههای کلاسیک و رمانتیک که بیان کننده سبک دورههایی از تاریخ موسیقی هستند، به دو دلیل اشکالاتی در بر دارند. اول این که هر دو کلمه در ادبیات، هنر زیبا و تاریخ عمومی دارای مفاهیم وسیع تر و متعددتری نسبت به آنچه در تاریخ موسیقی مورد استفاده قرار گرفتهاست، هستند. (موسیقی کلاسیک و رمانتیک، تالیف هوشنگ کامکار، تهران، ۱۳۸۰، دانشگاه هنر)
کلاسیک را میتوان چیزی تمام شده، کامل، قابل نمونه برداری و نمونه قابل قبولی که آثار بعدی از روی آن ارزیابی شد نامید. با این تعریف بعضی از مصنفان قدیمی موسیقی مثل پالسرینا را میتوان کلاسیک نامید ولی برای قرون نوزدهم و بیستم این موسیقی هایدن، موتسارت و بتهون است که کمال مطلوب کلاسیک به شمار میآید.
با وجود اینکه هر دو مکتب دارای اصول هارمونی، قواعد کلی رابطه آکوردها، ریتم، فرم و مفاهیم مشترکی هستند ،اما در واقع در بسیاری از موارد از جمله اصول فکری و فلسفه موسیقی ،متفاوت اند.موسیقی کلاسیک مکتب سلطه عقل، و موسیقی رمانتیک مکتب اصالت احساس است.موسیقی کلاسیک در جستجوی وحدت عقلانی اجزاء ، و موسیقی رمانتیک در بیان شور و عشق و احساس. تجربیات و تغییرات فردی و پیشرفتهایی که در زمینه موسیقی از موتسارت تا مالر شدهاست از دید شنونده مدرن، همه در جریانی سنتی و چارچوب کلی مشترک قرار دارند. مثلاً اگر موتسارت میتوانست موسیقی مالر را گوش کند، ممکن بود که از آن لذت ببرد یا این که خوشش نیاید ولی در هر صورت برایش یک پدیده عجیب و غریب نمیبود. (تاریخ موسیقی، تالیف لوست مارتیروسیان، ترجمه سیروس کلباسی) اکنون باید سعی کرد که در رابطه با موسیقی قرن نوزدهم تعریفی از سبک رمانتیک به دست داد و ویژگیهای آن را مشخص کرد. صفت رمانتیک از رمانس گرفته شده که معنی اصلی ادبی آن مشتق از داستانها یا قهرمانان اشعار و وقایع قرون گرفته شده که معنی اصلی ادبی آن مشتق از داستانها یا قهرمانان اشعار و وقایع قرون وسطی است که به زبان رمانس نوشته میشوند (زبان رمانس یکی از زبانهای محلی و عامیانهاست که از زبان لاتین به نام رمان برخاسته است).
اشعار قرون وسطی که درباره پادشاه آرتور بودند به رمانسهای آرتوری شهرت داشتند. از آن زمان به بعد و حدود اواسط قرن هفدهم که کلمه رمانتیک مورد استفاده قرار گرفت اشارات ضمنی به چیزهای خیلی دور، افسانهای، موهوم و خیالی، عجیب و تصوری متضاد با جهان حقیقی را در برداشت. (مقدمهای بر شناخت موسیقی، اثر کولوسووا، ترجمه علی اصغر چارلاقی)
نشانههای رمانتیسم
در یک مفهوم کلی تمام هنرها را میتوان رمانتیک فرض کرد، زیرا ممکن است هنر مواد اولیهاش را از زندگانی حقیقی بگیرد و با تغییراتی درآن دنیایی جدید و تازه بسازد که تا حدی از زندگی روزمره فاصله داشته باشد. از این لحاظ هنر رمانتیک در تاکید بیشترش بر کیفیت و شگفتی و بی رمزی با هنر کلاسیک فرق دارد. در مفهوم کلی رمانتیسم پدیدهای مختص به یک دوران نیست، بلکه در زمانهای مختلف با اشکال گوناگون در تاریخ موسیقی و دیگر هنرها ظاهر میشود. مثلاً دوره آرس نوا (هنر جدید) را نسبت به آرس آنتیکوا (هنر قدیم) یا هم چنین دوره باروک را نسبت به رنسانس و یا این که هنر موسیقی قرن نوزدهم را نسبت به دوره کلاسیک میتوان رمانتیک فرض کرد.
در مکتب کلاسیک بیشتر به فرم توجه میشود در حالی که مکتب رمانتیک بیشتر به مضمون و بیان احساسات و حالات درونی اهمیت داده و زیباییهای فنی چندان مطرح نیستند.
یکی دیگر از مشخصات رمانتیسم، دگرگون ساختن برخی از ویژگیهای کلاسیک، از جمله قواعد خشک، نظم و تعادل، تمامیت و کنترل است. وضوح و روشنی که از جنبههای مهم کلاسیکها بود جایش را به نوعی تیرگی و ابهام عمدی و بیان سمبولیک در رمانتیکها داد. شخصیت هنرمند به تدریج با محتوای هنریش در آمیخت و هنرها عموماً با هم دیگر ترکیب شدند. آهنگسازان رمانتیک اکثراً با ادبیات و دیگر علوم و هنرها آشنا بودند و موسیقی و شعر در یکدیگر تأثیر فراوانی گذاشتند. (موسیقی و نهضت رمانتیک در موسیقی، ای دبلیو لاک، ۱۹۶۹)
اگر بپذیریم که شگفتی، نامحدودی و بی پایانی از خصوصیات سبک رمانتیک است، بنابراین موسیقی از همه هنرهای دیگر رمانتیک تر است، زیرا عوامل اصلی موسیقی مانند صدا و ریتم از اشیای واقعی جهان جداست. همین جدایی است که موسیقی را از هر هنر دیگری در بیان احساسات، افکار و هیجانات درونی که عوامل رمانتیک هستند مناسب تر میسازد. هنرمندان رمانتیک بیشتر به احساسات و عوامل شخصی و درونی خود توجه داشتند. آنها دنیای خیال و رویا، افسانههای کهن، فواصل دوردست و ناآشنا و هم چنین عوامل را که از زندگی عادی و روزمره فاصله داشت هدف اصلی آثارشان قرار میدادند، خلاف آثار کلاسیکها که در آن عقل، منطق و استدلال بر احساسات و عواطف غلبه دارد، آثار هنرمندان رمانتیک سرشار از احساسات و عواطف انسانی است.
موسیقی صرفاً سازی جدا از کلمات میتواند ای ارتباط احساسی و عاطفی را زودتر برقرار کند و به همین دلیل است که موسیقی سازی کمال مطلوب هنر رمانتیک است. حالت انتزاعی بودن موسیقی سازی، جدایی آن از عوامل جهان بیرون، جنبه اسرار آمیزی آن و هم چنین قدرت قدرت الهام غیر قابل مقایسهاش که بدون یاری کمات تأثیر مستقیمی بر مغز دارد، آن را به یکی از والاترین هنرهایقرن نوزدهم تبدیل کردهاست.
شو پنهاور معتقد بود که موسیقی همانا تصور و تجسم حقایق درونی جهان و بیان آنی احساسات همگانی است. (صد سال موسیقی، جرالد آبراهام، شیکاگو، ۱۹۶۴)
keywords : رایانه,حافظه,سیستم عامل,ویروس,وب جهان گستر,اینترنت